بسیار اغلب، کمترین سطح برشکننده الکتریکی نمیچرخد، اما آن یکی بالاتر (سطح بالاتر) میچرخد! این باعث قطع برق در مقیاس بزرگ میشود! چرا این اتفاق میافتد؟ امروز، ما درباره این موضوع صحبت خواهیم کرد.
دلایل اصلی خاموش شدن پلهای (خاموش شدن غیرمورد نظر بالا)
ظرفیت بار برشکننده اصلی کوچکتر از ظرفیت بار کل برشکنندههای شاخهای پاییندست است.
برشکننده اصلی با دستگاه جریان باقیمانده (RCD) تجهیز شده است، در حالی که برشکنندههای شاخهای نیستند. وقتی جریان نشتی دستگاه به یا بیش از ۳۰ میلیآمپر برسد، برشکننده اصلی میچرخد.
عدم هماهنگی حفاظت بین دو سطح برشکننده—هر زمان که امکان دارد از برشکنندههای یک سازنده استفاده کنید.
عملیات مداوم برشکننده اصلی تحت بار باعث کربنسازی تماس میشود، که منجر به تماس ضعیف، افزایش مقاومت، جریان بیشتر، گرم شدن و در نهایت چرخش میشود.
برشکننده پاییندست تنظیمات حفاظتی مناسب برای تشخیص صحیح خطاهای را ندارد (مثلاً خطا در فاز واحد بدون حفاظت دنباله صفر).
برشکنندههای قدیمی باعث طولانی شدن زمان عملیات شانت-چرخان میشوند؛ آنها را با برشکنندههایی که زمان چرخش واقعی آنها کوتاهتر از برشکننده بالادست است تعویض کنید.
راهحلهایی برای خاموش شدن پلهای
اگر برشکننده بالادست به دلیل خاموش شدن پلهای میچرخد:
اگر رله حفاظت شاخهای عمل کرده ولی برشکننده آن چرخیده نیست، ابتدا آن برشکننده شاخهای را به صورت دستی باز کنید، سپس برشکننده بالادست را بازنشانی کنید.
اگر هیچ یک از حفاظتهای شاخهای عمل نکرده باشد، تمام تجهیزات موجود در منطقه تحت تأثیر را برای یافتن خطا بررسی کنید. اگر هیچ خطا پیدا نشود، برشکننده بالادست را ببندید و هر مسیر شاخهای را یک به یک دوباره انرژیبخشی کنید. وقتی انرژیبخشی به یک مسیر خاص باعث چرخش دوباره برشکننده بالادست میشود، آن برشکننده شاخهای خراب است و باید برای تعمیر یا تعویض جدا شود.
برای چرخش یک برشکننده، دو شرط لازم است:
جریان خطا باید به آستانه تنظیم شده برسد.
جریان خطا باید برای مدت زمان تنظیم شده پایدار باشد.
بنابراین، برای جلوگیری از خاموش شدن پلهای، تنظیمات جریان و زمان بین سطوح برشکننده باید به درستی هماهنگ شوند.
به عنوان مثال:
برشکننده سطح اول (بالادست) دارای تنظیم حفاظت از جریان بیش از حد ۷۰۰ آمپر با تأخیر زمانی ۰.۶ ثانیه است.
برشکننده سطح دوم (پاییندست) باید دارای تنظیم جریان کمتر (مثلاً ۶۳۰ آمپر) و تأخیر زمانی کوتاهتر (مثلاً ۰.۳ ثانیه) باشد.
در این مورد، اگر خطا در منطقه حفاظت برشکننده سطح دوم رخ دهد، حتی اگر جریان خطا بیش از آستانه برشکننده بالادست باشد، برشکننده پاییندست خطا را در ۰.۳ ثانیه—قبل از اتمام ۰.۶ ثانیه تایمر برشکننده بالادست—پاک میکند و از چرخش آن جلوگیری میکند و خاموش شدن پلهای را جلوگیری میکند.
این به چند نقطه کلیدی منجر میشود:
همین اصل برای تمام انواع خطا—چه خطا در مدار کوتاه یا خطا در زمین—قابل اعمال است—هماهنگی بر روی هر دو عامل اندازه جریان و مدت زمان بستگی دارد.
هماهنگی زمانی اغلب مهمتر است چون جریانهای خطا ممکن است همزمان بیش از تنظیمات فعالسازی چندین برشکننده را بیشتر کنند.
حتی اگر تنظیمات به نظر به درستی هماهنگ شده باشند، عملکرد واقعی ممکن است همچنان به خاموش شدن پلهای منجر شود. چرا؟ چون زمان کل پاک کردن خطا شامل زمان عملیات رله حفاظت و همچنین زمان باز شدن مکانیکی خود برشکننده است. این زمان مکانیکی بر اساس سازنده و مدل متفاوت است. چون زمانهای حفاظت در میلیثانیهها هستند، حتی تفاوتهای کوچک میتوانند هماهنگی را مختل کنند.
به عنوان مثال، در مثال بالا، برشکننده سطح دوم باید خطا را در ۰.۳ ثانیه پاک کند. اما اگر مکانیسم مکانیکی آن آهسته باشد و ۰.۴ ثانیه طول بکشد تا جریان را کاملاً قطع کند، برشکننده بالادست ممکن است تشخیص دهد که خطا ۰.۶ ثانیه طول کشیده و خود نیز چرخد—که باعث خاموش شدن پلهای میشود.
بنابراین، برای تضمین هماهنگی صحیح و جلوگیری از خاموش شدن پلهای، زمانهای عملیاتی واقعی برشکنندهها باید با استفاده از تجهیزات تست حفاظت رلهای تأیید شوند. هماهنگی باید بر اساس زمانهای پاک کردن کلی واقعی باشد، نه تنها تنظیمات نظری.