تفاوتهای بین دیودهای مدار قطع کننده خلاء ثابت و قابل خروج (قابل کشیدن)
این مقاله ساختار و کاربردهای عملی دیودهای مدار قطع کننده خلاء ثابت و قابل خروج را مقایسه میکند و تفاوتهای عملکردی آنها در استفاده واقعی را برجسته میسازد.
1. تعاریف اساسی
هر دو نوع به عنوان دیودهای مدار قطع کننده خلاء طبقهبندی میشوند و تابع اصلی قطع جریان از طریق مدار قطع کننده خلاء برای محافظت از سیستمهای الکتریکی را دارند. با این حال، تفاوتهای موجود در طراحی ساختاری و روشهای نصب منجر به تغییرات قابل توجه در سناریوهای کاربردی میشود.
2. ترکیب ساختاری
مدار قطع کننده خلاء ثابت
مدار قطع کننده مستقیماً در داخل قاب تجهیزات قطع کننده نصب و به صورت دائمی ثابت شده است. اجزایی مانند مدار قطع کننده خلاء، مکانیسم عملیاتی و پشتیبانهای عایقی به صورت محکم در موقعیت ثابت نصب شدهاند و قابل حرکت نیستند. اتصالات خارجی از طریق میلههای اصلی یا کابلها انجام میشود. پس از نصب، برای جدا کردن آن، باید تمام اجزای متصل شده به صورت دستی حذف شوند که اغلب نیاز به قطع کامل برق دارد.

مدار قطع کننده خلاء قابل خروج (قابل کشیدن)
مدار قطع کننده خلاء و مکانیسم عملیاتی در یک ماژول متحرک (که به آن "واگن" یا "جعبه" میگویند) یکپارچه شدهاند. واحد اصلی از پایهاش جدا شده است. با تجهیز به چرخها یا غلتکها، واگن روی مسیرهای فولادی پیشنصب شده در تجهیزات قطع کننده حرکت میکند. تماسهای متحرک پلاگینی روی واگن با تماسهای ثابت در پایه همخط شدهاند. وقتی به موقعیت خود فشرده میشوند، قفلهای مکانیکی اتصال برقی ایمن را تضمین میکنند؛ وقتی خارج شوند، مدار قطع کننده به طور کامل از سیستم زنده جدا میشود.
ثابت
نگهداری یا تعویض اجزا باید تحت قطع کامل برق انجام شود. فرآیند—قطع برق، جداسازی، دوبارهسازی—نیاز به رعایت دقیق روشهای استاندارد دارد و شامل چندین شخص با تدابیر ضد الکتریسیته دقیق است. زمان عدم کارکرد مدار در طول تشخیص خطا تأثیر بر کل سیستم دارد.
قابل خروج
طراحی قابل خروج امکان جدا کردن سریع مدار قطع کننده را فراهم میکند. روش معمول: قطع برق کنترلی و سیمکشی → آزادسازی قفل مکانیکی → به صورت دستی عملیات مکانیزم راکینگ برای حرکت واگن در طول مسیر به موقعیت نگهداری خارجی (کاملاً از مدار اصلی جدا شده). یک اپراتور میتواند خروج را در ۱۵-۳۰ دقیقه کامل کند و زمان عدم کارکرد مدارهای بدون خطا را به حداقل برساند.
ثابت
به صورت دائمی در تجهیزات قطع کننده نصب شده است و نیاز به محافظت مکانیکی قوی در برابر تأثیرات خارجی دارد. با این حال، جایگزینی نیازمند قطع میلههای اصلی بالادست و پاییندست است که خطر خطای انسانی را افزایش میدهد. در پیکربندیهای N+1 بازگشتی، نیاز به کابینهای ذخیره یا فضاهای انتقال میلههای اصلی وجود دارد که منجر به هزینههای تجهیزات و فضا بالاتر میشود.
قابل خروج
طراحی ماژولی زمان پاسخ به خطا را کاهش میدهد. واگنهای یا مجموعههای جزء ذخیره میتوانند در مواقع اضطراری به سرعت در بیه جایگزین شوند. یک واگن مدار قطع کننده میتواند در چندین واحد تجهیزات قطع کننده (با ریلها و رابطهای پلاگین استاندارد) استفاده شود و امکان پیکربندی مستقل مدارهای اصلی و سیستمهای کنترل را فراهم میکند. این کاهش نیاز به فضای بازگشتی را ۱۵-۴۰٪ کاهش میدهد.
در محیطهای سخت مانند معادن یا کارخانههای شیمیایی با غبار، رطوبت یا بار بالا، نگهداری منظم ریلها و تماسهای پلاگین لازم است، از جمله افزایش دهندههای مهر و موم و کالیبراسیون نیروی وارد شده برای جلوگیری از تغییر شکل و حفظ تمامیت خلاء. در مقابل، اتصال پایدار نوع ثابت مزایای کمی در شرایط آلودگی شدید دارد.

از دیدگاه تولید، نوع قابل خروج شامل اجزای اضافی مانند ریلهای لیز، مکانیزمهای قفل و سیستمهای تماس ماژولی است که هزینه مواد و پردازش را تقریباً ۲۰-۳۰٪ نسبت به انواع ثابت افزایش میدهد. سازندگان کوچک تا متوسط اغلب مدارهای قطع کننده ثابت را برای کنترل هزینههای تولید ترجیح میدهند و برخی از شرکتهای برق کوچک به دلیل محدودیت بودجه آنها را ترجیح میدهند.
در کاربردهای مدنی برای سیستمهای متوسط ولتاژ زیر ۱۱۰ کیلوولت - مانند مجتمعهای تجاری یا زیرстанسیونهای مسکونی - انواع ثابت برای مواردی که سرمایهگذاری اولیه محدود است و شرایط کاری پایدار است مناسب هستند. در مقابل، مزیت نگهداری سریع انواع قابل خروج آنها را برای تسهیلاتی که نیاز به پیوستگی بالای تأمین برق دارند مانند کارخانههای فولاد و مرکز دادهها ایدهآل میکند.
در پروژههای ساخت و ساز خارجی با تغییر مکرر تجهیزات، طراحیهای قابل خروج برای کاهش زمان و پیچیدگی نصب ترجیح داده میشوند.
انتخاب بین انواع ثابت و قابل خروج باید عوامل خاص کاربر را متعادل کند: دسترسی به نیروی انسانی، اهمیت شبکه، بودجه و دورههای نگهداری. در مناطق بلایای طبیعی با خطر بالا، سیستمهای ثابت برای تحمل بلندمدت ترجیح داده میشوند. در محیطهای تجاری و صنعتی خودکار، کارایی عملیاتی طراحیهای قابل خروج معمولاً ترجیح داده میشود.