
در تمامی پروژههای مهندسی جدید این دوره، مسئله هزینه اهمیت بالایی دارد. نقش مهندس در دستیابی به نتیجه فنی مورد نظر با حداقل هزینه او را از غیرمهندس که ممکن است همان نتیجه را به دست آورد، اما با چه هزینهای؟ در صنعت تولید برق معمولاً با یک وضعیت مواجه میشویم که باید بین تجهیزات با هزینه بالا و کارایی بالا و همتایان با هزینه پایین و کارایی پایین انتخاب کنیم. در حالت اول، هزینههای ناشی از بهره و سپرده بیشتر خواهد بود ولی قبض انرژی کمتری نسبت به حالت دوم خواهد داشت. در اینجا نقش مهندس برق به نمایش میگذارد، که باید وضعیت را به گونهای تعادل دهد که مجموع هزینههای کارخانه حداقل شود، بنابراین مطالعه بازرگانی تولید برق اهمیت بسیاری دارد با در نظر گرفتن همه موارد عملی.
برای استنباط موثر بازرگانی تولید برق باید ساختار هزینههای سالانه کارخانه و عوامل مؤثر بر آنها را بشناسیم. هزینههای سالانه کل کارخانه میتواند به زیربخشهای زیر تقسیم شود،
هزینههای ثابت
هزینههای نیمه ثابت
هزینههای متغیر
این همه پارامترهای مهم مربوط به بازرگانی تولید برق هستند که در زیر به طور دقیق در نظر گرفته شدهاند.
هزینههای ثابت، همانطور که از نامشان مشخص است، با ظرفیت کارخانه یا عملیات کارخانه تغییر نمیکنند. این هزینهها در همه شرایط ثابت میمانند. این هزینهها عمدتاً شامل حقوق مقامات بالایی سازمان مرکزی و اجاره زمینهای ذخیره شده برای توسعه آینده میشوند.
این هزینهها عمدتاً به ظرفیت نصب شده کارخانه بستگی دارد و مستقل از خروجی انرژی الکتریکی کارخانه است. این هزینهها شامل موارد زیر میشود:
بهره و سپرده روی هزینه سرمایه کارخانه تولید، شبکههای انتقال و توزیع، ساختمانها و سایر کارهای مهندسی عمرانی و غیره. هزینه سرمایه کارخانه نیز شامل بهره پرداختی در طول ساخت کارخانه، حقوق مهندسان و کارکنان دیگر، توسعه و ساخت ایستگاه توان، هزینههای حمل و نقل، کارگری و غیره برای انتقال و نصب تجهیزات، که همه برای اقتصاد کلی تولید برق لازم است. بخصوص در ایستگاههای هستهای، هزینه سرمایه ایستگاه نیز شامل هزینههای اولیه سوخت هستهای منهای ارزش بازیافت در پایان عمر مفید آن است.
همچنین شامل همه نوع مالیاتها، حق بیمه پرداختی برای پوشش ریسک خرابی تصادفی.
اجاره زمینهای واقعاً استفاده شده برای ساخت.
هزینههای ناشی از شروع و خاتمه کار کارخانه نیز در این دسته قرار میگیرند، وقتی که کارخانه بر اساس یک یا دو شیفت کار میکند.
هزینههای متغیر یا هزینههای عملیاتی یک کارخانه تولید برق، احتمالاً یکی از مهمترین پارامترها در مطالعه اقتصاد تولید برق است، زیرا این هزینهها به تعداد ساعات عملیات کارخانه یا تعداد واحدهای انرژی الکتریکی تولید شده بستگی دارد. این هزینهها عمدتاً شامل هزینههای زیر میشود:
هزینه سوخت تحویل داده شده به همراه هزینه مدیریت سوخت در کارخانه. زغال سنگ سوخت استفاده شده در یک کارخانه حرارتی و نفت دیزل در یک ایستگاه دیزل است. در یک کارخانه هیدرو-الکتریک هزینه سوخت وجود ندارد زیرا آب هدیه رایگان طبیعت است. اما یک کارخانه هیدرو-الکتریک نیاز به هزینه نصب بالاتری دارد و خروجی مگاوات تولید برق آن نسبت به کارخانههای حرارتی کمتر است.
خرابی مصالح عملیاتی و نگهداری و حقوق کارمندان نظارتی درگیر در اجرای کارخانه.
در یک کارخانه حرارتی، اقتصاد تولید برق شامل هزینه آب فیدر برای دیگ، مانند هزینه تصفیه و شرایطسازی آب.
چون میزان خرابی تجهیزات به میزان استفاده از کارخانه بستگی دارد، بنابراین هزینه روغن لیمویی و هزینههای تعمیر و نگهداری تجهیزات نیز در هزینههای متغیر قرار میگیرند.
بنابراین، میتوانیم بگوییم که مجموع هزینههای سالانه در تولید برق و اقتصاد کلی تولید برق میتواند با معادله زیر نمایش داده شود،
که 'a' نمایانگر هزینه ثابت کل کارخانه است و هیچ ارتباطی با خروجی کل کارخانه یا تعداد ساعاتی که کارخانه در حال اجرا است ندارد.
'b' نمایانگر هزینه نیمه ثابت است که عمدتاً به خروجی کل کارخانه بستگی دارد و نه به تعداد ساعاتی که کارخانه در حال اجرا است. واحد 'b' بهترین انتخاب برای کیلووات است.
'c' به طور اساسی نمایانگر هزینه متغیر کارخانه است و به تعداد ساعاتی که کارخانه برای تولید یک مقدار مشخص مگاوات برق در حال اجرا است بستگی دارد. واحد آن کیلووات-ساعت است.
بیانیه: احترام به اصلی، مقالات خوبی که ارزش به اشتراک گذاشتن دارند، اگر نقض حق نشر وجود دارد لطفاً تماس بگیرید و حذف کنید.